رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

مقاله زیر، نمونه بالینی، برای یک نمونه تومور لوب پریتال می باشد.

Clinical interesting cases

Title 

«همه چیز برایم عجیب و مبهم شده است»

 

Suitable for:

      General Population    

         Medical students   

         Neuroscientists  

         Neurologists 

 

Topic

Cognition, Neoplasm

 

 

Clinical Description

خانم حدود ۶۰ ساله ای که چند روز قبل پس از بیدار شدن از خواب متوجه شده است که «همه چیز برایم عجیب و مبهم شده است». می گوید «انگار همه چیز را فراموش کرده ام و نمی توانم کارهایم را انجام دهم . استفاده از دست راست برایم سخت شده است و متوجه نمی شوم.». قدرت اندام ها طبیعی است و خودش به تنهایی و بدون کمک به درمانگاه آمده است. تکلم طبیعی به نظر می رسد ولی در هنگام درخواست برای انجام آزمون ها، علی رغم اینکه تلاش خود را می کند ولی بعد از چند لحظه دست از انجام آزمون می کشد و می گوید «نمی توانم. متوجه نمی شوم.»

ایشان سابقه توده سینه داشته و تحت درمان بوده اند. سابقه هیپرتانسیون یا بیماری عروقی نداشته است. تحصیلات عالیه دارد و در کتابخانه مشغول به کار است.

در معاینه عصبی، ارتباط اجتماعی خوبی برقرار می کند. قدرت اندام ها طبیعی است. تلکم روان است ولی تعداد واژه ها کم است و فقط در پاسخ به سوالات، کوتاه پاسخ می دهد. استفاده از ابزار با دست راست سخت است. خودکار را در دست راست با ظرافت کمی می گیرد. چکش را در دستش می گیرد ولی نمی داند چگونه از آن استفاده کند (آپراکسی Ideomotor). نمی تواند با دستش حالت بی معنی معاینه کننده را تقلید کند (آپراکسی limb-kinetic). تست توالی حرکات (Sequencing) مختل است و حرکات سمت راست گاهی میس می شود (Neglect سمت راست). Extinction حسی و بینایی ندارد. رسم مکعب مختل است (آپراکسی Constructional). در رسم ساعت، یک مستطیل کوچک به عنوان ساعت رسم می شود و بعد از اینکه از وی می خواهیم درون یک دایره شماره های ساعت گذاشته شود، می گوید «نمی توانم. همه چیز یادم رفته است» (Sematic memory). انگشت شست دست را نمی شناسد (Finger Agnosia) و شناسایی راست /چپ مختل است (right/left disorientation). نوشتن و خواندن مختل است. با اینکه از ۱ تا ۱۰ می شمارد ولی ۲+۲ را نمی تواند انجام داد. (Acalculia). در حین خواندن ، کلمات سمت راست را Neglect می کند. تداوم حرکت چشم ها برای محرک های در حال حرکت سخت است (Optic Ataxia). Simultanognosia ندارد. نمی تواند Bisecting line test را انجام دهد (احتمالا به دلیل Optic ataxia).

در MRI مغز، ضایعه ای با حدود مشخص و با ادم اطراف، در لوب پریتال چپ دیده می شود.

 

Discussion

لوب پریتال برای درک محیط درون و محیط بیرون بدن ما لازم است. منظور از محیط بیرون به معنی درک فضای پیرامون ما، درک اجزای فضایی اجسام شامل بعد، اندازه، جایگاه، موقعیت فضایی و ارتباط آن با بقیه اجسام می باشد. درک محیط درون بدن نیز شامل آگاهی به اعضای درونی شامل اندام های مختلف، درک سمت راست و چپ، و حتی آگاهی نسبت به نقایص درونی ما می باشد.

در مورد عملکردهای مرتبط با درک بینایی-فضایی، لوب پریتال سمت راست غالب تر می باشد. در مقابل، در مورد عملکردهای زبانی، نیمکره سمت چپ غالب تر است. اختلالات مورد اشاره در مورد درک محیط درون و بیرون، در ضایعات لوب پریتال راست ، ۷ برابر شایعتر از سمت چپ است.

لوب پریتال چپ، عملکردهای دیگری از قبیل برنامه ریزی برای اعمال مهارتی نقش دارد و آسیب این نواحی منجر به نقص در انجام مهارت های قبلا آموخته شده می شود که آپراکسی گفته می شود. ضمنا ژیروس آنگولار در سمت چپ، اعمال مهمی مانند درک اطلاعات نوشته شده و کمک به نوشتن و خواندن می نماید. آسیب ژیروس آنگولار چپ، منجر به سندرم معروف به Gerstmann می شود که علایمی به صورت اختلال در نوشتن (Agraphia) و خواندن (اAlexia) و محاسبه (Acalculia)، ناتوانی در درک سمت راست و چپ، و ناتوانی در شناسایی انگشتان (Finger agnosia) می گردد.

در بیمار مورد اشاره، هم درک محیط بیرون و هم محیط درون اختلال پیدا کرده بود. علایم سندرم Gerstmann وجود داشت. ضمنا اختلال در درک مفهوم ساعت، نشان از گستردگی آسیب به نواحی از لوب تمپورال چپ می داد.

 

 

Final

Diagnosis

 

 

Left parietal tumor with extension to left temporal lobe

 

 

 Imaging and Additional Data

 

 

 


 

 

گردآوری : مصطفی الماسی – متخصص مغز و اعصاب

Follow by Email
LinkedIn
Instagram